سیرتحولات اجتماعی سیاسی جامعه ایرانی نشان از یک حرکت دیالکتیکی که حاصل کنش و واکنش اصلاحات از درون و مقاومت در مقابل آن سپس شکل گیری تغییرات از بیرون بوده است و این روند تحولات تا امروز ادامه پیدا کرده است.
حاملان این گفتمان و تفکر بنیادگرایانه، برداشت و خوانش خود از دین، سیاست، اخلاق و... را تنها "حقیقت دین" و... می داند و بر اساس آن هر برداشت دیگری را بی دین، فاسد، منحط، و.. می نامد
این مقاله با استناد به آمارهای رسمی از تحولی بنیادین و گسترده در لایههای زیرین جامعه خبر میدهد و نام این تحول را افول اجتماعی میگذارد.
یکسان سازی و یکدست سازی جامعه ایرانی روییایی بوده است که همواره در طول تاریخ ایران دنبال شده اما این آرمان حکومت های ایرانی همواره با شکست روبرو شده است زیرا قدرت جامعه ایرانی در تنوع فرهنگی اجتماعی سیاسی آن بوده است نه توده سازی آن!